بازی با کودکان در اسلام
حمایت از آزادی و آمریت کودک خردسال در حدی که به خود کودک و دیگران
زیان نرساند نه تنها نکوهیده نیست بلکه از دیدگاه تعلیم و تربیت اسلامی
مطلوب و پسندیده نیز میباشد. لهذا نباید از شیطنت و عدم رعایت نظم و
اطاعت از ناحیه کودک خردسال، نگران بود.
رسول گرامی اسلام حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) همین نکته را به
پدران ومادران یادآور میگردند که اگر در فرزند خردسال خود حالاتی خارج از حدود
نظم و نزاکت و بیرون از مرز طاعت و انقیاد و بالاخره طغیان و سرکشی کودکانه
مشاهده کردند باید نسبت به آینده او شادمان گردند، زیرا وجود حالت فعال و
جوشان در کودک خردسال، نمایانگر فزونی خرد واندیشه و کاربرد بیشتر و
فزاینده آن در بزرگ سالی اوست؛ ایشان در این رابطه می فرمایند: «عرامة
الصبی فی صغره زیادة فی عقله فی کبره ; شیطنت و لجاجت کودک به هنگام
خردسالی نشانه زیادی عقل و اندیشه او در بزرگسالی است» ( بحار
الانوار/4/378 ) .
و یا صالحبن عقبه روایت میکند که من از عبد صالح امام موسیبن
جعفر(علیه السلام) شنیدم که فرمودند: «یستحب عرامة الغلام فی صغره
لیکون حلیما فی کبره. ثم قال: لا ینبغی الا ان یکون هکذا: شایسته است،
کودک به هنگام خردسالی، بازیگوش و پرتلاطم و متمرد باشد تا در بزرگسالی،
صبور و شکیبا گردد. سپس آن حضرت فرمودند: سزاوار است که کودک
خردسال منحصراً این چنین بوده و بازیگوش و پرجنب و جوش باشد» مرحوم
مجلسی در ذیل این روایت "عرامة" را به بد اخلاقی و شیطنت و بالاخرهشدت
علاقه کودک به بازی و فرار از مدرسه تفسیر کرده و اضافه میکند که این حالت
در کودکان نشانه عقل و استقامت آنها در بزرگسالی است و باید کودک این
چنین باشد. اما اگر کودکی مطیع و بیجنب و جوش و به اصطلاح خوش اخلاق،
آرام، سر به زیر و مانند بزرگسالان عمل نماید، در بزرگسالی کمهوش و
کماستقامت است. چنانکه این امر نیز به تجربه رسیده است (همان/379) .
پس نتیجه می گیریم که اگر بازیگوشی و بازیطلبی کودک، سرکوب نشود و
بتواند به وسیله بازیهای متنوع، جسم و جان خود را شاداب و پرنشاط سازد، در
بزرگسالی از آدمهای عصبی و تندخو و زود رنج و غیر طبیعی، نخواهد بود، بلکه
آدمی معتدل و متین و توانمند خواهد بود.
امام خمینی رحمه الله نیز که آشنا به روحیات، حالات و مراحل رشد کودکان
بودند درباره شیطنت و بازیگوشی بچهها میفرمودند:«بچه شیطون است، او باید
شیطنت کند و بچهای که یک گوشه بیفتد و بخوابد، چهار زانو بنشیند، این بچه
نیست بزرگسال است، بچه نباید بنشیند و اگر یکجا نشست شما باید ببینید
چرا نشسته و اگر خوابید ببینید چرا خوابیده بچه باید شیطنت کند»(پا به پای
آفتاب/1/97) .
رام و مطیع بودن و آرام و ساکتبودن کودک خردسال نباید به خاطر اینکه والدین
در سایه چنین حالتی در کودکانشان، از آرامش و آسایش بیشتری برخوردار
میگردند این تصور را در آنها به وجود آورد که کودک خردسال آنها واجد سلامت و
شخصیت مطلوبی میباشد، بلکه چنین کودکی یا بیمار است و یا این که
سرانجام شخصی خواهد شد که سکوت و سازش و طاعت و تسلیم در برابر
هر حق و ناحق، شیوه او خواهد گشت و چنین شخصی هرگز نمیتواند
حقوق خود را از محیط خویش بگیرد .
خانم فریده مصطفوی درباره نوههای حضرت امام خمینی رحمه الله چنین
میگوید:
نوههای آقا همه شلوغ بودند، امام رحمه الله به دختر من که از شیطنتبچه
خود گله میکرد میگفتند: من حاضرم ثوابی که تو از تحمل شیطنتِ حسین
میبری، با ثواب تمام عبادات خود عوض کنم» (همان/107) .
بنابراین طبق تعلیم و تربیت اسلام هیچ پدر و مادری حق ندارد
روحبازیگوشی(شیطنت) و سرپیچی از اطاعت در دوران خردسالی کودک را در
او سرکوب کند و به خاطر تامین آرامش و آسایش خاطر خویش، کودکان
سرشار و لبریز از نشاط و جنب و جوش را به موجودی مطیع، آرام، خموده و
افسرده دل مبدل سازند. والدین نباید ظرفیتها و استعدادهای کودکان خویش را
که از طریق همین بازیهای متنوع و بچهگانه به ظهور میرسند، به خاطر آرامش و
آسایش خویش سرکوب نمایند. علمای تعلیم و تربیت، خصوصا نظریهپردازان
روانشناسیِ بازی(چنانچه قبلاً اشاره کردیم) به این نتیجه رسیدهاند که بازیها و
تحرکات بچهگانه، موجب رشد و پرورش قوای جسمانی، عقلانی، روانی،
اجتماعی و اخلاقی کودکان میباشد. بنابراین وظیفه والدین است که با غنا
بخشیدن به محیط تربیتی کودک زمینهای را فراهم نمایند تا استعدادهای بالقوه
و خدادادی کودک شکوفا گردد.