روز سوم روضه حضرت رقیه س

برای دیدن عکس ها  ادامه مطلب فراموشتون نشه ...

روز سوم محرم خونه مامانی مراسم بود که به نام نازدانه اربابمون حضرت رقیه س نام گذاری شد.

ماهم بعد از هیئت ساعت ٢ شب مثلا برای کمک رفتیم خونه مامانی . وقتی رفتیم مامانی همه کاراشو کرده بود و داشت استراحت میکرد همین که رفتیم شما چشمت افتاد به میوه ها و ازم خواستی بهت بدم ... با اینکه از صبح که بیدار شدی نخوابیدی ولی اصلا به چشمات خواب نبود یه ریز حرف میزدی و نمیزاشتی مامانی و بابایی بخوابن بیچاره بابایی گل میخواست صبح زود بره برای اشپزی امروز اما چه میشه کرد شما حرفات تمومی نداشت بعد از یک ساعت اخر تصمیم گرقتی بیای پیشم بخوابی ولی بمیرم برات بد جور سرما خوردی تمام شب با زور نفس میگشیدی و همش تو خواب گریه میکردی ساعت ٣ خوابیدی ٦ نشده بیدار شدی و دوباره درد و دلت باز شد و همش با زبون بی زبونی خودت حرف میزدی مامانی هم عاشقانه به حرفات گوش میگرد ...

 نزدیک ٩ بود که خاله هم اومد منم مشغول شدم به درست کردن حلوای شیرخشکی ...

اینم اثر هنری من...

مامانی و خاله هم میوه ها رو میزاشتن تو طرف های یکبار مصرف  البته با کمک شما

حالا دیگه کارها تموم شده بریم سراغ اماده کردن شما...

مرحله اول : سشوار کردن موهای فاطمه زهرا توسط دختر خترخاله مهربونش

مرحله دوم : حالا برعکس

مرحله سوم : فاطمه خسته میشه ولی فاطمه زهرا همچنان اصرار داره به کارش ادامه  بده که ما دست بکار میشیم و سشوارو میگیرن که به جاهای رزمیش نرسه

و در مرحله اخر توسط خواهر گرامی اماده شده و یکی یکی همراه با قطره اشکی که در کنار پلکهایش دارن به بیرون از اتاق می ایند و به جایگاه تشریف فرما میشن

اگه فکر میکنین این دوتا گل دخملیا میخوان بخوابن سخت در اشتباهین این دوتا فقط نیت دارن و هنوز انرژیشون به اتمام نرسیده

پس از گذشت تنها چند دقیقه

خودتون قضاوت کنید ایا اینها خوابشون میاد یا نه ؟؟؟

حالا دیگه دارن میان سمت دوربین ما که رفتیم الفرار...

بعد از انجام دادن این پانتومیم خوابیدن از جای خود بلند شده و به بی قراریهای خود ادامه میدهند و پس از نیم ساعت از شروع مراسم به خواب عمیقی رفته و تا پایان مراسم خوابیدن و گذاشتن حداقل اخرش به کارامون برسیم. پذیرایی مهم ترین قسمت بود که باید میخوابیدن و اگه بیدار بودن اجازه اون کارم نداشتیم...

برای این مراسم بابایی عزیز زحمت پختن قرمه سبزی رو کشیده بودن که فوق العاده خوشمزه بود . همراه با دوغ .میوه هم نارنگی و موز و سیب بود در ابتدا هم شیرینی  و شیر کاکائو ودر اخر هم خرما و چای و حلوا و همرا با یه شیرینی دیگه این بود پذیرایی امروز ما...

انشالله خود اقا نظر کنه ...

اخه میگن تو مجلس امام حسین تا جاییی که از دستت برمیاد و بودجه داری مایه بزار برای عزاداران امام حسین ع

هرچه داریم از تو داریم یا حسین